نورنیوز-گروه اقتصادی: دادههای مصرف روزانه مازوت در یک دهه گذشته تصویری دقیق از رفتار انرژی کشور ترسیم میکند؛ مسیری که از کاهش امیدبخش آغاز شد اما بهتدریج به سمت وابستگی دوباره و حتی شدیدتر برگشت. این ارقام نشان میدهد سیاستگذاری انرژی در ایران با چالشی ساختاری مواجه است؛ چالشی که اگر مدیریت نشود، نهتنها به هزینه بیشتر تولید برق ختم میشود، بلکه به آلودگی خطرناک هوا و فشار سنگین بر سلامت عمومی منجر خواهد شد.
بر اساس اطلاعات ثبتشده، مصرف مازوت در سال ۱۳۹۴ حدود ۲۳ میلیون لیتر در روز بوده است. یک سال بعد رقم مصرف به ۱۷ میلیون لیتر کاهش پیدا میکند؛ کاهش ۲۶ درصدی که میتواند نتیجه توسعه گازرسانی، افزایش تولید گاز شیرین و کمترشدن وابستگی نیروگاهها به سوخت سنگین باشد. روند کاهشی در سالهای بعد نیز ادامه داشته و در ۱۳۹۶ به ۱۳ میلیون لیتر و در ۱۳۹۷ به ۱۲ میلیون لیتر در روز رسیده است؛ کمترین میزان در دهسال اخیر. این چهار سال نخست دورهای استثنایی و نشانهای از حرکت به سمت انرژی پاکتر بود.
اما ورق از سال ۱۳۹۸ برمیگردد. مصرف مازوت ناگهان به ۱۸ میلیون لیتر افزایش مییابد و سال بعد یعنی ۱۳۹۹ به ۱۹ میلیون لیتر میرسد. این نقطه، آغاز بازگشت وابستگی به مازوت است. سپس در سال ۱۴۰۰ دوباره ۲۳ میلیون لیتر مصرف ثبت میشود؛ یعنی دقیقاً بازگشت به نقطه آغاز دهه. این روند افزایشی در ۱۴۰۱ با جهش به ۲۶ میلیون لیتر تثبیت میشود؛ رشدی ۱۱۴ درصدی نسبت به کف مصرف سال ۱۳۹۷. هرچند در ۱۴۰۲ مصرف به ۲۲ میلیون لیتر کاهش نسبی پیدا میکند، اما در ۱۴۰۳ اوج دهساله با ۳۳ میلیون لیتر در روز ثبت میشود؛ عددی که زنگ خطر را برای تمام سیاستگذاران انرژی کشور به صدا درآورده است.
بازگشت مصرف مازوت تنها یک اتفاق آماری نیست؛ پشت این اعداد دو واقعیت بنیادی قرار دارد:
ناترازی گاز در کشور، بهویژه در فصول سرد
عدم سرمایهگذاری کافی در توسعه میادین گازی و زیرساختهای انرژی زمانی که مصرف گاز خانگی رشد میکند اما تولید متناسب افزایش نمییابد، نیروگاهها مجبورند به مازوت بازگردند؛ سوختی که گرچه دسترسپذیر است، اما تبعات آن سنگین و بلندمدت است.
مازوت سوختی ارزان برای مصرفکننده نهایی نیست؛ هزینه تولید برق با مازوت بهمراتب بالاتر از گاز طبیعی است و این به معنای فشار اقتصادی بیشتر بر شبکه تولید انرژی و در نهایت اقتصاد کشور است. از سوی دیگر، میزان بالای گوگرد موجود در مازوت موجب انتشار آلایندههای بسیار خطرناک میشود. افزایش ذرات معلق، آلودگی شدید هوا، تشدید بیماریهای ریوی، افزایش مرگومیر و تحمیل هزینههای درمانی نتیجه مستقیم ادامه این روند است.
شهرهای صنعتی و پرجمعیت نخستین قربانیان این سیاست هستند. آلودگی ناشی از سوخت مازوت نهتنها کیفیت زندگی را کاهش میدهد، بلکه امنیت سلامت شهروندان را تهدید و هزینههای اجتماعی و زیستمحیطی بلندمدت ایجاد میکند. مازوت امروز انتخاب نیست؛ ناچاری است. نتیجه یک شبکه انرژی که نتوانسته بهاندازه رشد مصرف، تولید گاز را افزایش دهد.
اگر ایران میخواهد از این چرخه تکراری خارج شود، باید سه مسیر بهصورت همزمان دنبال شود: افزایش ظرفیت تولید گاز – بهویژه پارس جنوبی و میدانهای مشترک بهروزرسانی نیروگاهها و توسعه سیکل ترکیبی سرمایهگذاری واقعی در انرژیهای نو مثل خورشیدی و بادی مصرف مازوت باید به مرحله اضطرار بازگردد؛ نه شیوه عادی تأمین برق. این دادهها نه گزارش گذشته، که هشدار آیندهاند. ادامه روند فعلی یعنی تکرار سال ۱۴۰۳ در سالهای بعد، با هزینهای بیشتر برای اقتصاد و هوایی سنگینتر برای مردم.