نورنیوز-گروه اقتصادی: ایالاتمتحده در همان ساعات اولیه جنگ، صنایع بانکی و دفاعی روسیه را نشانه گرفت؛ اما عمدا انرژی یعنی قلب تپنده اقتصاد و ماشین جنگی پوتین را کنار گذاشت. جو بایدن آشکارا گفت که تحریمها «طوری طراحیشدهاند که پرداختهای انرژی ادامه یابد.» در اقتصادی که با تورم بالا دستوپنجه نرم میکرد، افزایش سرسامآور بهای بنزین خطرناکتر از آن بود که کاخ سفید بخواهد ریسک کند.
تحریمهای نیمبند
در دسامبر۲۰۲۲، گروه هفت سقف قیمتی ۶۰دلاری را برای نفت روسیه وضع کرد تا هم درآمدهای کرملین را محدود کند و هم جریان عرضه را حفظ کند؛اما این سیاست هرگز یک پشتیبان جدی نداشت. آنگونه که در پرونده ایران حیاتی بود؛ خبری از تحریمهای ثانویه نبود. وقتی شرکتهای اماراتی یا پالایشگاههای چینی نفت روسیه را بالاتر از سقف خریداری میکردند، هیچ تهدیدی در کار نبود. در عمل، سقف قیمتی چیزی بیش از یک توصیه نبود.
مسکو هم هوشمندانه واکنش نشان داد: وابستگی به بیمه دریایی غربی را کاهش داد، «ناوگان نفتکشهای سایهای» را گرد آورد که هدف تحریمهای متعدد قرار گرفتند؛ اما همچنان فعالند و صادراتش را از مسیرهای آسیایی بازآرایی کرد. نتیجه روشن است: با وجود صدها تحریم، درآمد نفتی روسیه همچنان جریان دارد و بودجه جنگی پوتین را زنده نگه داشته است.
ادعای آمریکا مبنی بر اینکه «روسیه تحریمشدهترین کشور جهان است» بیش از آنکه واقعیت باشد، یک شعار تبلیغاتی است. دو غول بزرگ انرژی روسیه؛ روسنفت و گازپروم، نهتنها از تحریمهای ثانویه مصون ماندهاند، بلکه حتی مشمول تحریمهای اولیه هم نشدهاند. چگونه میتوان از فشار بیسابقه سخن گفت درحالیکه ستونهای اصلی اقتصاد روسیه دستنخورده باقی ماندهاند؟
از سوی دیگر، آمارهای بینالمللی نشان میدهند که صادرات نفت روسیه تنها کاهش جزئیای داشته است: میانگین صادرات روزانه در نیمه اول ۲۰۲۵ حدود ۴.۳میلیون بشکه بود؛ در مقایسه با ۴.۸میلیون بشکه در ۲۰۲۴؛ درحالیکه سهم اروپا از واردات نفت روسیه در همین دوره به کمتر از ۱۲درصد سقوط کرده، بیش از ۸۰ درصد از صادرات روسیه روانه آسیا و اقیانوسیه شده است. در این میان، هند و چین به مهمترین خریداران نفت روسیه تبدیلشدهاند. در سال۲۰۲۴، صادرات روسیه به چین حدود ۲.۲میلیون بشکه در روز بوده و بهطور متوسط ۱.۶ تا ۱.۷میلیون بشکه در روز نیز به هند صادر شده است. این جریان صادراتی، اساس بقای درآمدهای نفتی روسیه را تشکیل میدهد و نشان از جایگزینی سریع خریداران آسیایی بهجای بازار اروپایی است.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، درآمد روسیه از صادرات نفت و فرآوردههای نفتی در ژوئن سال جاری نزدیک به ۱۴درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت و به حدود ۱۳.۶میلیارد دلار رسید؛ اما سطح تولید خام همچنان ثابت باقی مانده بود که البته نگرانیهایی را هم ایجاد کرده است. درهرصورت واشنگتن در تلاش برای مهار مسکو، نهتنها به بازار نفت باج داد، بلکه به کرملین فرصت ساختن یک اقتصاد تحریمگریز هم داد.
معاملههای پنهان
اکنون پرونده تحریمهای روسیه وارد مرحلهای تازه شده است. اخیرا گزارشهای رویترز و والاستریت ژورنال فاش کردهاند که مذاکرات محرمانهای میان مدیران ارشد اکسونموبیل و غول نفتی روسیه روسنفت برای بازگشت مجدد به پروژه ساخالین-۱ (Sakhalin-۱) واقع در خاور دور در جریان است؛ پروژهای که اکسون پس از تهاجم۲۰۲۲ آن راترک کرد و پوتین آن را مصادره کرد.
بازگشت احتمالی اکسون، معنایی بیش از یک قرارداد تجاری دارد: این حرکت عملا تحریمها را بیاعتبار میسازد و ثابت میکند که سود نفت و گاز، بر شعارهای سیاسی غلبه دارد. در آمریکا، تغییر قدرت در کاخ سفید بههیچوجه تدبیر تحریمی نو به همراه نداشته است. ترامپ ضمن پرهیز از وضع تحریمهای جدید، بهجای آن بر مذاکره با پوتین و تحتفشار گذاشتن زلنسکی برای سازش تاکید کرده است. در این میان، بخشی از جمهوریخواهان کنگره وانمود میکنند دیگر تاب مذاکره نرم را ندارند و در واکنش به مماشات، طرحی پیشنهاد کردهاند که در صورت ادامه وضعیت کنونی، تعرفههای ثانویه ۵۰۰درصدی بر واردات انرژی روسیه اعمال شود. این تعرفهها حتی متحدان سنتی آمریکا مانند هند، ترکیه، اروپای غربی و ژاپن را نیز هدف قرار میدهند.
روشنساز کلام: شکست سیاست انرژی آمریکا
تهاجم روسیه به اوکراین، آزمونی بزرگ برای سیاست تحریمهای آمریکا بود. واشنگتن میخواست «ماشین جنگی پوتین» را از سوخت مالی محروم کند؛ اما درعینحال نمیخواست تورم و قیمت بنزین در داخل آمریکا از کنترل خارج شود. این تناقض از همان ابتدا سیاستی نیمبند به وجود آورد: فشار بر بانکها و صنایع دفاعی روسیه؛ اما انرژی یعنی رگ حیاتی بودجه کرملین، تقریبا دستنخورده باقی ماند. تناقض بزرگتر اینجاست که دو غول انرژی روسیه؛ روسنفت و گازپروم، هرگز حتی تحریم اولیه هم نشدند. بهبیاندیگر، واشنگتن دشمن را «شدیدا تحریمشده» معرفی میکند؛ اما ستونهای اصلی اقتصاد نفتی او را دستنخورده باقی میگذارد. تحریمهای آمریکا علیه روسیه، در ظاهر نمایش اقتدار بود؛ اما در عمل به «نیمهتحریم» بدل شد؛ سیاستی که نه روسیه را زمینگیر کرد و نه بازار نفت را آرام نگه داشت. نتیجه این دوگانگی، چیزی است که امروز میبینیم: اقتصادی روسی که با وجود فشارها نفس میکشد و سیاستی آمریکایی که هم از درون و هم از بیرون زیر سوال رفته است.
تصویر نهایی روشن است. سیاست تحریمهای انرژی آمریکا علیه روسیه، نه بازار جهانی نفت را آرام کرد و نه کرملین را زمینگیر ساخت. روسیه همچنان نفت میفروشد، درآمد دارد و جنگ را ادامه میدهد. غربیها هم درحالیکه شعار «مجازات مسکو» را سر میدهند، پشت درهای بسته به فکر بازگشت به میدان پروژههای نفتی هستند. از این پرونده یک درس کلیدی بیرون میآید: وقتی انرژی به ابزار اصلی سیاست بدل شود، تحریمها دیر یا زود جای خود را به معاملههای پنهان خواهند داد. این همان پارادوکس غرب است: قدرتی که میخواهد روسیه را تنبیه کند؛ اما در عمل همچنان به نفت و گاز او وابسته است و همین وابستگی، ستون تحریمها را از درون تهی میکند.
* دکترای حقوق نفت و گاز
دنیای اقتصاد