تحولات فرانسه و تناقض‌های حقوق بشری

نورنیوز ـ گروه بین‌الملل: خیابان‌های مختلف فرانسه طی روزهای اخیر به میدان زد و خورد مردم و نیروهای پلیس تبدیل شده است.

برخی از این شرایط با عنوان جنگ داخلی یاد می‌کنند و برخی آن را آشکار شدن لایه‌های پنهان وضعیت حاکم بر فرانسه می‌دانند که با کوچکترین التهابی به وضعیت جنگی و اغتشاش گسترده در می‌آید.

این در حالی است که مقامات فرانسوی همواره برای جهان نسخه دموکراسی و آزادی می‌پیچند و به خود اجازه دخالت در امور کشورهای دیگر می‌دهند.

ماجرا از آنجا شروع شد که «نائل مرزوقی» نوجوان ۱۷ ساله سه‌شنبه صبح حین توقف خودروی خود توسط پلیس در منطقه «نانتر» در حومه پاریس، از سوی یکی از مأموران هدف اصابت گلوله از نزدیک قرار گرفت و بر اثر شدت جراحات جان باخت.

قربانی جدید پلیس فرانسه اصالت آفریقای شمالی داشته و گروه‌های حقوق بشری معتقدند نژادپرستی نظام‌مند در سازمان‌های مجری قانون در فرانسه عامل بروز این جنایت بوده است.

آمارها نشان می‌دهند که در بسیاری از کشورهای غربی از جمله فرانسه، انگلیس و آمریکا، رنگین‌پوستان به عنوان شهروندان درجه پایین شناخته شده و قتل این افراد با رویکردهای نژادپرستانه به دست پلیس به امری متداول تبدیل شده است.

بسیاری قتل نائل مرزوقی را مشابه قتل «جورج فلوید» به دست پلیس آمریکا می‌دانند که ناشی از نژادپرستی سیستماتیک حاکم بر ساختار غرب است.

فرانسه از جمله کشورهای مدعی حقوق بشر و آزادی بیان است که با این ادعا هتاکی رسانه‌هایش به مقدسات ادیان و ترویج خشوت و رفتارهای نژادپرستانه را عین آزادی بیان معرفی می‌کند.

آنها هم‌زمان با ادعای بشردوستی به دخالت در امور سایر کشورها پرداخته و با صدور بیانیه‌های حقوق بشری از جریان‌های اپوزیسیون سایر کشورها حمایت می‌کنند.
در داخل فرانسه اما خبری از این نوع رفتارها نیست و نسخه اول و آخر در برابر هر اعتراضی سرکوب و بازداشت است.

هر چند «امانوئل مکرون» در واکنش اولیه، کشته شدن این جوان را «غیرقابل بخشش» خواند اما بر اساس گزارش‌های منتشره، هم‌زمان با تشدید اعتراضات در شهرهای فرانسه، او به جای توجه به مطالبات مردم در یک کنسرت حضور پیدا کرد تا قتل یک سیاه‌پوست و اعتراض مردم به آن را بی‌اهمیت جلوه دهد.

مکرون از آن سو، در جلسه اضطراری کابینه گفت: فرانسه در چند ساعت گذشته شاهد صحنه‌های خشونت‌آمیز علیه مراکز پلیس، مدارس، ساختمان‌های شهرداری و نهادهای جمهوری بوده که کاملاً غیرقابل توجیه است.

نکته اینکه؛ وزرات کشور فرانسه درباره بازداشتی‌ها عنوان می‌کند که در جمع صدها نفر بازداشتی، عموم بازداشت شدگان افراد ۱۴ تا ۱۸ سال هستند، حال آنکه کشورهای غربی افراد زیر ۱۸ سال را کودک خطاب کرده و بازداشت آنها در سایر کشورها را با عنوان بازداشت کودکان محکوم می‌کنند.

تحولات فرانسه نشان داد که حتی در غرب نیز هیچ محدودیتی برای برخورد با بر هم‌زنندگان نظم و امنیت عمومی وجود ندارد و این فعل افراد است که تعیین کننده برخورد با عوامل ناامنی و نظم جامعه است.

نکته قابل توجه دیگر در باب تحولات فرانسه نوع پوشش رسانه‌های غربی است. واکنش رسانه‌های فارسی‌زبان معاند که مدعی حمایت از آزادی بیان، حقوق زنان و کودکان، ضدیت با خشونت پلیس بوده و حتی نسخه براندازی و سرنگونی نظام‌ها برای تحقق این ادعاهایشان را سر می‌دهند، در قبال تحولات فرانسه قابل توجه است.

این رسانه‌ها با نقل قول‌های متفاوت و بعضا مبهم از ماجرای قتل نائل مرزوقی تلاش کردند تا خشونت پلیس در این خصوص را کم‌رنگ کرده و جای قاتل و مقتول را جابه‌جا عوض کنند.

این نوع رفتار رسانه‌های غربی نشان می‌دهد که ژست مردم‌داری و پرهیز از خشونت، فقط نسخه‌ای برای دیگر کشورهاست و الا برای برقراری امنیت و مقابله با هنجارشکنان در کشورهای غربی هیچ محدودیتی متصور نیست.

نکته اینکه؛ در تحولات روزهای اخیر فرانسه نوع رفتار کشورهای غربی مدعی حقوق بشر، پارلمان اروپا، کمیسیون اروپا، شورای اروپا و سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری جای تامل دارد که با ادعای داخلی بودن این تحولات در برابر قتل یک جوان رنگین‌پوست و سرکوب‌ها و اعتراض‌های خیابانی سکوت کرده و یا به ابراز تاسف بسنده کردند.

این رفتار بار دیگر دوگانگی و مغرضانه بودن رفتارها و ادعاهای حقوق بشری این نهادها و کشورها را آشکار ساخت و نشان داد که حقوق بشر برای آنها نه یک هدف بلکه یک ابزار و وسیله برای اعمال فشار بر سایر کشورهاست.